تابان جونتابان جون، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 13 روز سن داره

باران جون

سرکاری

من چند حقیقت راجع به تو میدونم                                                     1-یه انسانی 2-تو اینترنتی 3-تو سایت منی 5-داری پست منو میخونی 6-با زبون بیرون نمیتونی بگی ژژژژ 7-داری امتحان میکنی 8-اصلا ندیدی که من 4 رو جا انداختم 9-داری چک میکنی 10-نمیدونی یه عددو چند بار نوشتم 11-داری میگردی 12-پیدا نکردی 13-منظورم عدد 1 بود که تا حالا شش بار نوشتم!   ...
30 آبان 1392

نظر بدید!!!

من قبلا گفته بودم وقتی به وبلاگم میاین نظر بدین.ولی هیچ کسی نظر نمیده.البته بعضی ها فکر می کنند (لطفا به وبلاگم سر بزن)نظر حساب می شه!نه خیر آقا من همه ی نظر های این جوری رو پاک می کنم.بی خودی این چیزا رو واسه من ننویسید.نظر بدید!!!!!!! ...
12 شهريور 1392

من متفکر!

امروز ایده ای به ذهنم رسید.شما همیشه برای تایین رمز عبور تاریخ تولد اسم و یا فامیلی تان را انتخاب می کنید.امروز فکر کردم تا رمز سخت تری را انتخاب کنم... اسمتان (برای مثال baran) را  به فارسی تایپ کنید. یعنی زبان کامپیوتر را فارسی کنید و همان دکمه های انگلیسی یعنی (b-a-r-a-n-)را بنویسید.ان گاه به این شکل تایپ می شوند.(ذشقشد)!!!!!! همین طور فامیلی تان را هم تایپ کنید مثلا amini (شئهده)!!!!!! این طور هیچ کس متوجه رمز شما نخواهد شد.به هیچ وجه... ...
1 شهريور 1392

دروغ

چند روز قبل با یکی از دوستانم صحبت می کردم .از او خواستم پنج دقیقه موبایلش را به من بدهد تا بازی هایش را ببینم.اما او جواب داد که شارژم تمام شده .من احساس کردم که دروغ می گوید اما به روی خودم نیاوردم.بعد از ظهر آن روز وقتی سوار سرویس شدیم من گفتم که میرم آب بخرم و بعد میام.همان موقع موبایل دوستم زنگ خورد.او فکر کرد من از آن جا دور شدم.اما من هنوز به بوفه نرفته بودم و پشت ماشین بودم.نزدیک به پنج دقیقه با موبایل صحبت کرد.من هم نگاهی به او انداختم و رفتم.فکر کردم چه قدر راحت به خاطر مسائل بی اهمیت به همدیگر دروغ می گوییم.کمی به این مسئله فکر کنید...
21 مرداد 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به باران جون می باشد