تابان جونتابان جون، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره

باران جون

دروغ

1392/5/21 18:28
نویسنده : baran amini
81 بازدید
اشتراک گذاری

چند روز قبل با یکی از دوستانم صحبت می کردم .از او خواستم پنج دقیقه موبایلش را به من بدهد تا بازی هایش را ببینم.اما او جواب داد که شارژم تمام شده .من احساس کردم که دروغ می گوید اما به روی خودم نیاوردم.بعد از ظهر آن روز وقتی سوار سرویس شدیم من گفتم که میرم آب بخرم و بعد میام.همان موقع موبایل دوستم زنگ خورد.او فکر کرد من از آن جا دور شدم.اما من هنوز به بوفه نرفته بودم و پشت ماشین بودم.نزدیک به پنج دقیقه با موبایل صحبت کرد.من هم نگاهی به او انداختم و رفتم.فکر کردم چه قدر راحت به خاطر مسائل بی اهمیت به همدیگر دروغ می گوییم.کمی به این مسئله فکر کنید...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

tima
3 شهریور 92 22:44
واقعنم که چه قدر راحت.چه چه چه چه!!!!!!


والا!میبینی تو رو خدا!!!
sarvenaz
10 شهریور 92 15:39
Dostet rt ast


آره
sarvenaz
10 شهریور 92 19:58
Migam


چی؟
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به باران جون می باشد