بهترین هفته ی من در تابستان
دیروز بعد از ظهر به طیما زنگ زدم.مادر و پدرم به من قول داده بودند که قبل از شروع مدرسه ها او به خانمان بیاید چند روزی این جا بماند.من هم به او زنگ زدم و قرار شد که شنبه به خانمان بیاید و تا سه شنبه بماند. خیلی دلم برای او تنگ شده.تازه فردا شب هم می خواهیم به خانه ی دخترخاله ی من برویم.دوستم آوین هم می آید.او هم یکی از دوستان صمیمی من است.تابان هم خیلی خوش حال است چون دوست او (دانیال) هم به ان جا می آید و می تواند با او بازی کند.البته دانیال کلاس اولی است اما تابان و او دوستان خوبی هستند.جمعه هم دوستان پدرم به خانمان می ایند.روز بعدش هم به استخر می رویم و خلاصه این بهترین هفته ی عمرم است.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی