تابان جونتابان جون، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره

باران جون

مدرسه ی شبانه روزی

1392/6/23 11:55
نویسنده : baran amini
126 بازدید
اشتراک گذاری

ادامه قلبقلبقلب

مارکوس می فهمد که کامیلو هم در دزدیدن و مخفی کردن مادرش دست دارد.در مدرسه بیماری عجیبی پخش می شود و عده ی زیادی را می کشد.مثلا السا و آملیا و ...این بیماری مسری طوری است که اگر به آن مبتلا شوید شما را پس از یک یا دو روز می کشد. ربکا و فرمین به دنبال پادزهر این بیماری می روند. اولین و پاولا با هم قهر می شوند.چون اولین لوکاس را دوست دارد اما لوکاس می گوید که از پاولا خوشش می اید!!!و در آخر هکتور به کمک ایرنه می رود و او را به مدرسه می آورد و مارکوس و پاولا و ساموعل مادرشان را دوباره می بینند و متوجه می شوند که هکتور عمویشان است.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

پریسا
23 شهریور 92 20:33
هه.... تقلید....تقلید....تقلید؟


مگه من چی کار کردم؟
پریسا
3 مهر 92 18:28
می خوام نظر بدم ولی زبونم نمی کشه




واقعا لوس!

بی نهایت لوس!


بابا بگو مگه چی کار کردم؟
پریسا
6 مهر 92 17:48
من لوس نیستم ولی سعی کن خودتو جای من بذاری و فکر کن که تو کلاست کلاس منه و کلاس تو کلاس منه!


باشه.ببخشید
tima
16 آبان 92 15:26
پس ایوان جووووونم چیییییییییی؟


نگران نباش.سالم و سرحاله!قسمت آخر تو آتش گیر میفته ولی نجات پیدا میکنه و با جولیا هم دوست میشه چون یه مدت باهاش بهم زده بود.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به باران جون می باشد