تابان جونتابان جون، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره

باران جون

سفر مذخرف

امروز مادرم مرخصی گرفته بود و شرکتی هم که پدرم در آن جا کار می کند تعطیل بود.من و مادر و پدرم و خواهرم به تنگه واشی رفتیم.از آن جا تا تهران که ما در آن زندگی می کنیم دو ساعت راه است. بله.من خیلی خیلی خیلی از راه های طولانی بدم میاد.البته دو ساعت کم است اما خیلی کم هم نیست. واقعا حالم در راه بد می شود .به هر حال وقتی رسیدیم حدود نیم ساعت راه رفتیم تا به تنگه رسیدیم.اگر بدونید آبش چه قدر سرد بود.تا خودتان نروید نمی توانید تصور کنید.وحشتناک بود.ده دقیقه در اب راه رفتیم.  وقتی بیرون آمدیم و خواستیم نهار بخوریم باز هم دردسر داشتیم چون ما زیر انداز انداخته بودیم و تمام مدت هر نوع جونوری که فکرش را کنید روی آن می امد.برگشتنه ان جا اسب دیدیم که...
22 مرداد 1392

مسافرت

چند روز قبل به همراه فامیل هایمان به اصفهان رفته بودیم.ما به هتل آسمان رفتیم.جاهای زیادی را دیدیم از جمله سی و سه پل  پل خواجو باغ پرندگان و خیلی جاهای دیگه ... تازه  هتلی که ما در آن بودیم رستوران بسیار با مزه ای به نام رستوران گردان داشت که جذابیتش به خاطر چرخشش بود!خلاصه سفر خیلی خوبی بود و به من هم خیلی خوش گذشت.
21 مرداد 1392

مجموعه ورزشی انقلاب

من امسال تابستان به مجموعه ورزشی انقلاب می روم.یکی از دوستانم هم به همراه من می آید.اسم او رومینا است.من و او با هم کلاس های مشترکی می رویم .شنا بسکتبال و نقاشی روی شیشه و موزائیک!وسایل مورد نیاز این کلاس که باید آنها را خریداری کنیم روی هم صد و پنجاه هزار تومان می شوند !!!خیلی گران است نه؟من کلاسهایم را خودم انتخاب نکردم چون وقتی برای ثبت نام رفتم کلاس های مورد علاقه ام پر شده بودند.ولی به نظرم بهتر شد که در کلاس هایی که میخواستم نرفتم.چون کلاس هایی که الان میروم از آنها هم بهتر است.شاید بقیه راست میگن.شاید بهتر باشه بعضی مواقع دخالت نکنی و بذاری اتفاقات خودشون بیفتن .... ...
10 مرداد 1392

ترکیه

امروز مادرم گفت پنج شنبه قراره یه مهمونی بگیریم. خیلی خوشحال شدم اما وقتی به عمه هایم زنگ زدم گفتند قراره با هم به ترکیه برن. خیلی ناراحت شدم من هم یهویی هوس کردم .دلم برای مسافرت تنگ شده بود...تازه از یه طرف دیگه مهمونی هم برگذار نمیشه .این یعنی اند بی انصافی                                                             ...
10 مرداد 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به باران جون می باشد